دومین نشست «آدینه های ایرانشناسی» به میزبانی «کافه گپ» با یاری «انجمن دوستداران شاهنامه البرز» ساعت17 روز 97/7/6 برگزار گردید.


عنوان نشست: معرفی زبان‌شناسان و یادبود دکتر یارشاطر.


سخنرانان: خانم دکتر نادره نفیسی، سروش شهبازی، فرزان احمدنژاد و مهسا شهراسبی و فیلمی از دکتر یارشاطر و همچنین دکتر پورداوود به کوشش آرمان ذهبی و اجرای رامین محمدی


نخست رامین محمدی با درود و خوش‌آمد‌گویی و معرفی انجمن شاهنامه و همچنین هدف انجمن را از برون‌رفت ایستایی با رویکرد فرهنگ شناساند


سروش شهبازی سخنان خود را با معرفی خانواده‌ی زبان‌های هند و اروپایی در ده شاخه آغاز کرد. سپس زبان ایران باستان ، میانه ، نو ، اوستایی، کتیبه ها و لغات و گویش‌های مختلف را معرفی نمود و فرتورهایی از دست‌نوشته‌ها بر روی پوست و نقشه‌های ایران کهن و سفال‌های یافت شده از این مناطق را نمایاند.


سخنران دوم مهسا شهراسبی با معرفی دکتر یارشاطر و کوشش‌ها و دستاوردهای و ویژگیهای بارز و چندی از زندگی پر بار ایشان سخن راند. به معرفی استادان یارشاطر از جمله «محمد تقی بهار، علی اصغر حکمت، هنینگ و... » اشاره شد و دستاوردهای او تا معرفی ایرانیکا که آیینه‌ی تمام نمای تاریخ و فرهنگ ایران است.


سپس به کوشش آرمان ذهبی مصاحبه با دکتر یارشاطر در نیویورک پخش شد که در راستای سخنان پیشین بس مفید بود.


سومین سخنران خانم دکتر نفیسی زبان‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه ابهر به معرفی دکتر صادق کیا و تاریخچه ای از زبان‌شناسی و سابقه‌ی پژوهش‌های زبانی پرداختند. ایشان زنده کردن زبان مرده را از اواخر سده ی 19 دانستند و دکتر صادق کیا را به عنوان بنیانگذار پژوهش‌های گویشی در ایران با روحیه‌ای استوار و شاد معرفی نمودند که اشعاری هم به فارسی دری می سرودند. با دو بیت از دکتر صادق کیا سخن را به پایان بردند:


بیمار و دغاکاره نگه کن چه ستانند


بدبینی و غمخوارگی و کینه‌ستانی


بسیار سخن از منش بد به جهان زاد


بر سنج سخن آنچه بدانی و بخوانی.


چهارمین سخنران آقای فرزان احمدنژاد به معرفی استاد ابراهیم پورداوود با اسلایدی که به نمایش گذاشتند پرداختند.


وی ایشان را استاد دانشگاه تهران، ایرانشناس، پوژهشگر، نخستین مترجم اوستا، احیاگر زبان و فرهنگ ایران باستان معرفی کردند.سپس زندگی پور داوود را به سه دهه تقسیم کردند.از تحصیلات مقدماتی، اموختن طب قدیم ، معرفی شاگردان استاد پورداوود « محمد معین ، یارشاطر ، ایرج افشار و... »، شیوه‌ی پژوهش‌های ایشان و تاثیرش از مکتب آلمان آثار منظوم و فعالیت های ادبی با نام «پوراندخت‌نامه» و «یزدگرد شهریار» را معرفی کردند. برجسته ترین اثر پورداوود را ترجمه و توضیح اوستا دانستند.: سپس به یاری آرمان ذهبی گذری از زندگی‌ استاد پورداوود و کوشش‌هایش را به نظاره نشستیم.


سپس نوبت به پرسش و پاسخ رسید:


نخست آقای رامین محمدی چنین سوال خود را مطرح نمودند: با توجه به مشکلات همزمان با کوشش های بزرگان ادب، از چه پتانسیل هایی برای فائق آمدن بر مشکلات بهره می بردند تا نتایج فرهنگی را پیش برند؟ دکتر نفیسی فرمودند: با توجه به امکانات آن زمان و بهایی که داده می‌شد با صرف درآمد خودشان و پژوهشهای میدانی و ویژگی‌های برجسته و بزرگ منشی و همچنین استفاده.ی بهینه از منابع و ارزش گذاری بر کار استفاده می‌کردند.


دکتر زند نکته ای را در ارتباط با اینکه استاد پورداوود در آلمان و فرانسه تحصیلات دانشگاهی داشته‌اند در رشته‌ی حقوق و منظور دکتر یارشاطر از نداشتن تحصیلات آکادمیک، در رشته‌ی زبان‌شناسی بوده، ولی ایشان با کوشش‌هایش در این رشته بس موفق بوده اند.


نعیم فلاح پور سوالی درباره ی زبان‌شناسی‌(تفاوت زبان ، گویش، لهجه ، گونه) و تفاوت آن ها مطرح نمود. دکتر نفیسی در پاسخ، تفوات گویشها را اختلاف واژگانی عنوان کردند و در ادامه اظهار داشتند که هر چند گویش‌ها و زبان‌های مختلف در ایران موجود است ولی همه زبانهای ایرانی محسوب می‌شوند و متحد هستند و مرزی که آن ها را از هم جدا میسازد در زبان دستور و ساختار زبان است چرا که زبان‌شناسی مانند ریاضی دقیق است و در آن جای شک و گمان نیست. ولی لهجه در تفاوت روش کاربرد واژه ها و آهنگ جمله است.


پرسشی دیگر از ابوریحان بیرونی بود که چرا هرگز از ایشان در زبان شناسان نامی برده نمی شود در حالی که الگوهایی را ارائه می دهند که فلسفه ی زبان و پویایی زبان را عنوان میکند. دکتر نفیسی در پاسخ گفتند که ابوریحان بیرونی نابغه‌ی دوران بود جای ایشان را در میان زبان شناسان خالی دیدند.


گزارش: مهسا شهراسبی