گزارش هشتمین نشست «آدینههای ایرانشناسی» در «کافه گپ»
ساعت ۱۶ روز 98/2/6
عنوان نشست: شاهنامه و هویت ایرانی
سخنرانان: دکتر ابوالفضل خطیبی، دکتر داریوش رحمانیان و درسگفتار دکتر مسعود گلزاری.
نمایش فیلم به کوشش آرمان ذهبی، نقالی بانو صدیقه کردی و اجرای شهریار قاسمی.
نخست شهریار قاسمی با درود و خوشآمد گویی و معرفی انجمن شاهنامه با بیتی آغازگر نشست شد.
سخنران نخست دکتر داریوش رحمانیان با ابراز خشنودی از شکل گیری انجمن دوستداران شاهنامه و آرزوی گشایش و نیروی روز افزون برای انجمن سخنان خود را با پرسشی آغاز کردند: دارایی و یا سرمایهی بنیادین ایران چیست؟
که در پاسخ در پیوند کارهای درازآهنگشان بزرگترین و بنیادیترین سرمایهی ایران را خود ایران به مثابهی «روایت» دانستند که تکیهگاه تمام داشتههای ایران است و فردوسی را در صدر نگهداری و استواری تاریخ و روایت ایران برشمردند. گمانههایی که شاهنامه فقط برای نجات زبان فارسی بوده را سطحی پنداشتند و فرمودند شاهنامه رسالتی در نو کردن نامهی کهن ایرانیان بوده و می.باشد. و «سخن» در گفتار فردوسی را یکی از معناهای بنیادین «روایت» دانستند که انسان واقعیت را به روایت در می آورد و روایتها در تاریخ تبدیل به واقعیت میشوند.
(سخن ماند از آدمی یادگار / سخن را چنین خار مایه مدار)
سخنران دوم دکتر ابوالفضل خطیبی بود با موضوع هویت ایرانی در شاهنامه که جستاری با همین عنوان از ایشان منتشر شده است.
دکتر خطیبی ارکان و مولفه های هویت ملی را برشمردند و فرمودند انسان بیهویت انسان بیریشه است و هویت رکن اساسی زندگی است. ارکان هویت ملی از نگاه ایشان: 1)تاریخ و فرهنگ مشترک 2) زبان و دین و خاطرات قومی مشترک و 3) مرزهای جغرافیایی و ...
هر انسان خود هویت خویش را تعیین میکند پس ایشان به معنای مطلق آزادی برای ابراز هویت اعتقاد دارند.یکی از مولفههای هویت نژاد است و امروز نژاد خالص افسانه است و نژادها با هم در میآمیزند و نژاد آریایی افسانه است و مرز بین ترک و کرد و لر نیز متمایز نیست. ماندگاری زبان فارسی را نه زور حکومتها بلکه پشتوانهی فرهنگی و ادبی این زبان دانستند. مرزهای جغرافیایی را به نوعی هویت ملی هر دیاری و دین را زیر مجموعهی هویت ملی دانستند زیرا از گذشته های دور ادیان جابهجا شدند ولی هویت ایرانی و ملی با تغییر ادیان گزندی نیافته.