گزارش دهمین نشست «آدینههای ایرانشناسی» در سازمان نظام مهندسی کرج
98/4/14 ساعت 17
عنوان نشست: «حکمت و عرفان ایرانی»
با سخنرانی دکتر اصغر دادبه، دکتر زهرا دری و دکتر رامین پورسعید، تنبورنوازی استاد فریدون درویشی و اجرای بانو دکتر مرجان تاجی، پخش فیلم و نماهنگ از آرمان ذهبی، فیلمبرداری رامین محمدی و عکاسی کورش احمدی.
نخست مرجان تاجی با شعری از احمد شاملو و خوشآمدگویی نشست را آغاز کرد.
سخنران نخست دکتر اصغر دادبه سخنان خود را درباره سهم حکمت و عرفان ایرانی در هویت ملی آغاز کرد. حکمت با فلسفه معادلسازی شده، یعنی آنچه از حکمت اراده شده از فلسفه نیز اراده میشود. ایشان با معرفی کتاب «سیر حکمت در اروپا» از زنده یاد فروغی همگان را برای فراگیری بهتر رابطهی حکمت و فلسفه به خواندن این کتاب دعوت کردند.
سپس به سرودههای حافظ اشاره کرد که حافظ معنی حکمت را به خوبی بیان میکند و اگر از حکمت گفته، عرفان را نیز در خود جای میدهد. «هویت ملی» پس از تشکیل «حکومت ملی- زبان ملی» بازسازی شده و این مهم در قرن چهارم اتفاق افتاده است. ایشان سه ضلع را به عنوان هویت ملی هر سرزمین شناساندند: 1)ادب و زبان ملی؛ که مهم ترین ضلع می باشد زیرا زبان ملی هویت هر ملتی میباشد.
2)تاریخ و اساطیر ملی
3) حکمت ملی(که دین هم یکی از معانی حکمت است)
و فردوسی در شاهنامه هر سه ضلع را احیا کرده و در آثار نظامی نیز بخش «تاریخ و اساطیر» پر رنگتر است.
سپس بخشی از نمایش عروسکی «شمس و مولانا» از «بهروز غریب پور» را به کوشش آرمان ذهبی مشاهده کردیم.
دومین سخنران بانو دکتر زهرا دری سخنان خود را با تبیین جهانبینی عرفانی با تکیه بر نینامه مولوی آغاز کرد. سپس ابیات نینامه را یکایک خوانده و معنی کردند.
ایشان فرمودند عرفان مکتب فکری ژرفی است برای شناختن حقیقت از راه کشف و شهود که آن را متمایز میکند از دیگر راهها برای رسیدن به معرفت. که به 4 گروه تقسیمبندی میشوند:
1) گروه عقل(استدلال): که به عنوان حکمت ارسطویی نیز از آن یاد میشود.
2) حکمای اشراق: که سهروردی صاحب حکمت اشراقی است.
3)متکلمین: تکیه میکند بر سنت مذهبی و عقل و استدلال، یعنی متکلم دین را پذیرفته.
4) عرفا: ابزار شناخت را دل میدانند که اگر دل آیینهی صافی باشد حقیقت در آن متجلی میشود.(مولانا در این حیطه قرار میگیرد).
عرفانی که از طریق دل بدست میآید سه ویژگی دارد: 1) نخست آنکه آن مکاشفه تکرار نمیشود.
2)قابلیت انتقال به غیر را ندارد.
3)قابلیت اثبات و نفی را نیز ندارد.
اساس عالم هستی بر عشق نهاده شده و یک تفاوت ماهوی بین عرفا و فلاسفه وجود دارد. فیلسوف میگوید خدا و جهان هست و از راه عقل و استدلال تفسیر میکند ولی در تفکر عرفانی اعتقاد بر این است که حقیقت هستی یک چیز است که پرتویی از آن حقیقت محسوب میشود، پس توحید تفکر پر رنگی در عرفان است و عرفا اعتقاد به حرکت حبی عالم دارند پس علت آفرینش را عشق قرار میدهند و برای همین است که عشق در ادبیات پر رنگ واقع میشود. و در عشق زمینی و مجازی مثال مؤمن مثال نی است در شعر مولانا.
سپس استاد فریدون درویشی با دستان هنرمند خود قطعاتی از نغمههای مقامی تنبور را به زیبایی نواختند.
سومین سخنران دکتر رامین پورسعید نیز با شعر مولوی (بشنو از نی چون حکایت میکند) سخنانشان را آغاز کرده و فرمودند نی در اشعار مولوی همان ساز نی نیست. و معنای دومی دارد که معنی دوم آن تأویل نی میباشد.در معانی کو معنای دوم آن «انسان» است که زبان شناسان به (تأویل) از کلمهی نی از آن یاد میکنند.
ایشان آیات و ابیاتی را از قرآن و حافظ و دیگر اشعار شاعران خواندند و تاویلاتی از آن را بیان کردند و فرمودند که واقعیت مستقل از ادراکات ماست. سپس از فلاسفهای همچون کانت و گادامر و هرمنوتیک و نقش خواننده در غرب سخن راندند و سخنان خود را به پایان رساندند.
لمات گاهی کلامی بر معانی دیگر پیشی میگیرد که میگویند «ظاهر» و معنای دومی در کار است «راجح» که ترجیح می دهیم و معنای «مرجوح» معنای پایینتری دارد. مانند «نی» که ظاهر کلام است
در پایان نشست پرسش و پاسخ با همراهی استادان برگزار شد. پرسشها: گرایش به مولوی و عرفان پس از قرنها میتواند به دلیل عقبماندن ما از جهان و فلسفهی غرب باشد؟ پرسش برای توضیح بیشتر سه ضلع هویت ملی از دکتر دادبه که فرمودند جریان در آن چهارصد سال قطع نشده بلکه بشدت جریان داشته و دو کتاب تاریخ سیاسی اسلام و ستیز و سازش را معرفی کردند. و پرسش های دیگر در مورد بیوطن بودن عرفا و مرگ مولف و نقش عقل در عرفان.
(گزارش: مهسا شهراسپی)
عکسها: کورش احمدی- آرمان ذهبی